عطرین جانعطرین جان، تا این لحظه: 12 سال و 16 روز سن داره

آوای زندگی

متولد شدن عطرین خانم...

1391/8/3 22:25
نویسنده : مامانی
2,137 بازدید
اشتراک گذاری

روز چهارشنبه ١٦ فروردین من و بابایی که شب قبلش هم از استرس و خوشحالی خوب نخوابیده بودیم ساعت ٥:٤٥ بیدارشدیم و حاضر شدیم و رفتیم بیمارستان لاله...

حدود ٧:١٥ دقیقه رسیدیم و ولی هنوز مامان جون و باباجون نرسیده بودند...در همون ابتدا من رفتم بخش زایمان و تو یه اتاق بستری شدم... هر مامانی تو یه اتاق بود و وقتی صدای قلب شماها رو چک می کردند ما همه می شنیدیم...پرستارها خیلی مهربون بودند...تا ساعت ٩ توی همون اتاق بودم و کمی هم خوابم برد...بالاخره گفتند مریض دکتر بهراد...رفتیم جلوی بخش و بابایی و مامان جون  و زندایی بودند...مامان جون رنگش بیشتر از من پریده بود...بابایی به من گفت از اتاق عمل نمی ترسی؟ خلاصه رفتیم و بعد از حدود یک ربع خانم دکتر رو هم دیدم و خیلی سرحال و خوش اخلاق...رفتم توی اتاق عمل و آماده شدم و دکتر بیهوشی گفت شما همشهری بودی و نفس عمیق بکش دیگه هیچی نفهمیدم تا توی اتاق نیمه بیهوش بودم و باباجون و بابایی رو دیدم و صدای مامان جون رو شنیدم...درد داشتم و گفتم نی نی سالمه و چند کیلو بوده که از وزن شما تعجب کردم و دوباره خوابم برد....

عطرین خانم ما روز ١٦ فروردین ١٣٩١ ساعت ١٠:٤٠ صبح با وزن ٢٧١٥ گرم و قد ٤٦ سانتی متر و دور سر ٣٤ سانتی متر به دنیا اومد... .

این هم عکس روز تولد شما:

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای زندگی می باشد