عطرین جانعطرین جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

آوای زندگی

ورود نی نی به زندگی ما

1390/7/19 9:50
نویسنده : مامانی
291 بازدید
اشتراک گذاری

روز 27 مرداد1390 وقتی با بابایی رفتیم آزمایشگاه باور نداشتیم که تو رو داشته باشیم........

ماه مبارک رمضان بود.از سحر تا صبح نخوابیدم .بابایی شک داشت .نمی خواست منو امیدوار کنه.همش به ساعت نگاه می کردم تا بگذره...چقدر دیر میگذشت.

ساعت 8:30 بابایی گفت منم میام آزمایشگاه.آخه یک ساعته جواب می گرفتی.هیچ وقت فکر نمی کردم با هم بریم ....همیشه تو ذهنم بود برم آزمایش بدم و بعد یبام و پدر شدن رو بهش تبریک بگم....

تو آزمایشگاه نشستم تا  جواب رو گرفتم ...مثبت بود..........وای خدای من.......باورم نمی شد......تو شوک بودم ولی دیگه باور داشتم که تو نی نی نازو دارم.

خیلی عادی وارد ماشین شدم.بابایی گفت چی شد؟گفتم هیچی ..مثبته.....باورش نمی شد.....می گفت مطمئنی؟ همش می ترسید اشتباه باشه .........

ولی یک واقعیت بود....ما تو رو داشتیم....... تو رو آوای زندگی ما...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سحر
3 مهر 90 11:46
مبارککککککککککککککککککککککککه

خیلی حس خوبیه
به ما سر بزن حوش حال میشم تبادل لینک کنیم






[hr

ممنون سحرجان.منم خوشحال میشم و از نظراتت استقبال می کنم.
خاله شیما-آرمان
4 مهر 90 8:24
مبارکه بووووس واسه مادر و فرزند
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای زندگی می باشد